نقد بررسی فیلم نمایش ترومن
نقش رسانه ها به ویژه تلویزیون در سبک زندگی و افکار مردم از همان ابتدا به قدری پررنگ بوده که فیلم های شاخصی درباره نقش و تاثیر این رسانه جذاب و سرگرم کننده و البته خطرناک و مفسده ساخته شده است. فیلم هایی مانند شبکه سیدنی لومت، قاتلان طبیعی از الیور استون، سگ تکان دادن از بری لوینسون، آنجا بودن اثر هال اشبی، مرثیه ای برای یک رویا از دان آرونوفسکی، فیلم های میشائیل هانکه اتریشی و غیره. فیلم هایی که نمایانگر حضور دوستداران سینما هستند.
فیلم ترومن شو ساخته پیتر ویر اما از جهاتی حضور متفاوتی دارد و بیشتر به نقش رسانه ها به ویژه تلویزیون پرداخته است. رسانه ای که امروز چوب رنگی است که در جبری نامرئی توسط خود مردم کنترل می شود و بی شک می توان آن را باشکوه ترین ابزار سلطه دانست که هم برتر و هم فرودست را راضی می کند. می نشیند و نور و رنگ باخت هایش را می بیند.
اما برای رسیدن به نیازهای خود و از بین بردن اختلاف طبقاتی، دیگر نمی خواهد آنارشیست و فعال باشد، زیرا در همان رسانه این یقین به او داده شد که اگر مسیر مشخصی را که تشکیلات قدرت می خواهد طی کند، می تواند به آن برسد. موفقیت و تعالی برای رسیدن به
همانطور که پوپر قبلاً اشاره کرد، برای کشتن یک جامعه، از یک روش ساده استفاده کنید. روی فرهنگ آنها تمرکز کنید، اول کتاب را از آنها بگیرید و سپس سرشان را به تلویزیون بچسبانید. مردم به عنوان مخاطب و بازیگران این صحنه بدون دیدن نگاه می کنند و بدون شنیدن گوش می دهند و به گفته آدورنو دیگر مردم مظلوم نیستند بلکه سرگرم می شوند.
رسانهها، بهویژه تلویزیون، به ابزاری اساسی برای شکلدهی به امور تبدیل شدهاند و واقعیتی غالب و پیامدهای آن را تحمیل میکنند. رسانه ها علاوه بر اینکه ابزاری برای ارتباط و انتقال اطلاعات هستند، ابزار قدرت نیز هستند. با همین رویکرد و محتوا، فیلم نمایش ترومن زندگی مردی به نام ترومن را نشان می دهد که زندگی او به صورت بیست و چهار ساعته از یک شبکه تلویزیونی بدون اطلاع او برای میلیون ها نفر در سراسر جهان پخش می شود و ترومن به شک و تردید می پردازد. واقعیت زندگی او و برای رسیدن به حقیقت زندگی شروع به جستجو در مورد ماهیت حقیقت و دروغ می کند.
فیلم نمایش ترومن جهان خود را بر اساس گفته شکسپیر گسترش می دهد که می گوید این جهان دنیایی است که در آن هیچ چیز آن چیزی نیست که به نظر می رسد.کارگردان از همان ابتدا نشانه های خود را قرار می دهد تا دنیای خود را هم به مخاطب و هم به شخصیت اصلی ترومن معرفی کند.هنگامی که پروژکتور بزرگ در همان صحنه اول از آسمان به زمین می افتد، نشانه ای از دنیای بزرگ استودیویی است که ترومن شخصیت اصلی یک نمایش بزرگ است و همه افراد و شخصیت هایی که در دنیای او وجود دارند، چه در محل کار، در شهر یا خانه.
همه بازیگران نمایش بزرگی هستند، همانطور که در مصاحبه افتتاحیه با بازیگران این نمایش، جعلی بودن روابط و افراد را درک می کنیم.
تمام معاشرت ها، لبخند زدن ها، دوستی ها و حتی ازدواج ترومن یک کلاهبرداری بزرگ و یک فریب بیمار است.
فیلمساز با طراحی دنیایی تلطیفشده که در آن تمام کنشها بر اساس سناریوی از پیش تعیینشده ساخته میشوند، محتوای تفکر برانگیز خود را با موفقیت در قالبی موازی و همسو با موضوع قرار داده است. همه وقایع و دنیای ساختگی ترومن حاصل تفکر یک خالق و کارگردان تلویزیونی به نام کریستوفر است که نه تنها مردم را کنترل می کند، بلکه ماه، خورشید، زمین، باد، طوفان، باران، روز و شب و… همه چیز به همین دلیل است که در عنوان این برنامه تلویزیونی به نام نمایش ترومن، چیزی کلیشه ای و معمولی به نام کارگردان نداریم و او در مفهوم کلمه خالق نمایش داده می شود.
